ایمان صفا: افخمی مخالف حضور من در «عملیات 125» بود/ کار آتشنشانان حتی در بازی هم سخت است
تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۱۸۹۰۱۵
به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس، ایمان صفا بازیگر در بخش نوستالژی برنامه «سریالیست» با اجرای پدرام کریمی گفت: من متولد یکم دی سال 62 هستم. از سال 68 تئاتر کودک کار میکردم. قبل از سریال «عملیات 125» در فیلم سینمایی «قرنطینه» نقشی کوتاه داشتم. بهروز افخمی این فیلم را تدوین میکرد، همان جا مرا برای این سریال دعوت کرد و من هم بدو بدو رفتم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از ماجرای رفاقت و همسایگی با منوچهر هادی تا رد کردن نقش عبوری در فیلم اصغر فرهادی
وی درباره آشنایی خود با منوچهر هادی توضیح داد: منوچهر همسایه ما بود و میدانست که من از کودکی تئاتر کار میکردم. خیلی از بچههای محل از او میخواستند تا در یک فیلم آنها را بازی دهد اما من هیچوقت به او نگفتم. یک بار منوچهر به من گفت که نقش یک موتور سوار در «چهارشنبه سوری» اصغر فرهادی را بازی کنم، اما من گفتم که حتما باید نقش اصلی و یا مکمل باشد، او به من گفت چه کسی به تو نقش مکمل میدهد؟! تا اینکه 6 سال بعد خودش تله فیلم ساخت و نقش مکملش را به من داد.
بازیگر سریال «عملیات 125» با بیان اینکه این سریال در 3 فصل بلند ساخته شد، ادامه داد: 8 قسمت فصل اول را افخمی ساخت و 4 قسمت آخر را به راما قویدل سپرد، فصل دوم آن را محمدرضا آهنج و 14 قسمت از فصل سوم را مسعود آبپرور ساخت. بعد از آن مدتی کار خوابید و بعد دوباره بهروز افخمی کار را به دست گرفت. من به عنوان بازیگر در برابر دوربین افخمی راحت تر بودم زیرا او آرام ترین کارگردانی است که تاکنون دیدهام. از آنجایی که افخمی خودش کار را تدوین میکند، هدف خود را میشناسد و به همین خاطر دیالوگ بیات نمی شود اما کارگردانهای جدید از تدوین می ترسند، به همین خاطر سکانسها را به کرات می گیرند.
10 دقیقه انرژی مثبت برای حذف یک دیالوگ
وی با بیان خاطرهای از «عملیات 125» تشریح کرد: در یک سکانس من با کاوه خداشناس و چند آتشنشان دیگر از دم زمین چمن می آمدیم، دیالوگ میگفتیم و از کنار قاب خارج میشدیم. از خارج قاب آمدیم، کارمان را انجام دادیم، افخمی گفت یکبار دیگر انجام دهید، یکبار دیگر سکانس را گرفتند، بهروز افخمی از پشت مانیتور خود بلند شد پیش ما آمد، به کاوه گفت عالی بود، به من گفت ایمان فوقالعاده هستی. آمدم بگویم که همه چیز شما درست است و نگران نباشید، سپس رفت و یکباره برگشت و گفت ایمان اگر این دیالوگ را نگویی بهتر است. یعنی 10 دقیقه به ما انرژی مثبت داد تا بگوید آن دیالوگ را نگو. بازی بازیگر برایش مهم بود. در باکس تدوین به پسرش آیدین میگفت که آن پلان را در کار بگذار. او میگفت اما اینجا بوم است، افخمی می گفت اشکال ندارد، بازی بازیگر در اینجا بهتر است و بوم مهم نیست.
صفا افزود: مسعود آبپرور ویژگیهای خاص خود را دارد و آقای آهنج تند و اهل بگو بخند است. من در «عملیات 125» با همه کارگردانها خوب بودم، شاید چون اولین کار بلند و حرفهای من بود، خاطرات آن در ذهنم مانده اما واقعا این آرامش را داشت. زمانی که منوچهر هادی گفت بهروز افخمی گفته ایمان را برای سریالم میخواهم، گفتم چشم، سریع به دفتر او رفتم و قرارداد را سفید امضا کردم. به هر حال بهروز افخمی بود و من هم تا آن زمان کار سریال نداشتم.
وی ادامه داد: بعدها که من با علیرضا افخمی صحبت میکردم، میگفت من مخالف صددرصد حضور تو بودم. زیرا کاراکتری که نوشته بودم یک پسر هیکلی، درشت و ورزشکار بود.
ماجرای شوخی لطیفی و علیرضا افخمی از قول ایمان صفا
بازیگر سریال «بچه محل» با بیان اینکه نام حسین لطیفی برای نقش او در سریال «عملیات 125» آگاهانه انتخاب شده بود، مطرح کرد: علیرضا افخمی براساس شوخیهایی که با محمدحسین لطیفی داشت، نام نقش بچه پایین شهر را حسین لطیفی گذاشته بود. از آن طرف مدتی بعد، حدود یک سال با آقای علیرضا افخمی تماس میگرفتم اما تلفنش خاموش بود، تا اینکه او را پیدا کردم و پرسیدم چرا تلفنتان خاموش است؟ گفت محمدحسین دوباره با من شوخی کرد؛ گویا در سریال «قلب یخی» به کارگردانی محمدحسین لطیفی، شمارهای که حمید گودرزی برای الناز شاکردوست مینویسد، شماره موبایل علیرضا افخمی است و شماره او در همه جا پخش میشود.
وی درباره شخصیت حسین لطیفی در سریال گفت: او با تقلب وارد آتشنشانی شد. از کودکی این شغل را دوست داشته است. یک بچه بامرام جنوب شهری است که در محله خود با تمام مواد فروشها میجنگد و اهالی محل را به سمت ورزش و زندگی درست سوق میدهد. عاشق سمانه خانم خواهر دوستش است. وارد آتشنشانی میشود و دنبال انجام یک کار بزرگ میگردد. البته حسین لطیفی یکی از نمونههای کوچک آتشنشانهایی است که دنبال کار قهرمانانه هستند. وگرنه انتخاب این شغل از روی عقل سلیم دشوار است. قطعا باید عشق و فداکاری در این انتخاب وجود داشته باشد.
وعده های مسئولان به آتش نشانان عملی نشده
صفا یادآور شد: آتشنشانان 24 ساعت شیفت و 48 ساعت آف هستند اما در همان 48 ساعت هم کار میکنند تا بتوانند خرج خانواده خود را تامین کنند. ما فقط یاد گرفتیم هر سال به مناسبت 7 مهر یا سالگرد شهدای پلاسکو، با من یا یکی از دوستانم که در سریال 125 بازی کردند، در یک برنامه گفتگو کنیم. اما وعدههای مسئولین به آتشنشانان عملی نشده و آنها جلوی شهرداری تجمع کردهاند.
حتی بازی در نقش آتش نشان هم سخت و خطرناک است!
این بازیگر ابراز داشت: من نقش یک آتشنشان را بازی کردم اما بازی آن هم سخت است. در سکانسی که پخش شد، آتشی که شما میبینید یک آتش مهار شده است اما همین آتش هم خطرناک و سخت بود. بزرگترین مشکل این عزیزان نبود یکسری از تجهیزات است. در حادثه پلاسکو فرماندهان آتشنشانی میگفتند که اگر به جای یک جرثقیل سی طبقه، 5 جرثقیل داشتیم ممکن بود این اتفاق هرگز رخ ندهد. آتشنشانان با قیمت آزاد بنزین میزنند. ماشینهای آتشنشانی با گازوئیل آزاد کار میکنند.
هیچ جای دنیا آتش نشانها رشادت ایرانی ها را ندارند
صفا تصریح کرد: نیروهای آتشنشانی 24 ساعت استرسآمیز را تجربه میکنند. در حالت غذا خوردن، استراحت و یا خواب، یکباره صدای زنگ شنیده میشود. در کمتر از 20 ثانیه همه لباس پوشیده حاضر هستند و ماشینها حرکت میکنند. در خیلی از مواقع آنها سریعتر از اورژانس میرسند. زمان ساخت سریال یکسری فیلمهای آموزشی درباره آتشنشانان به ما نشان میدادند و تقریبا 40 درصد آموزشهای آتشنشانی را یاد گرفتیم. در آن فیلمها متوجه شدیم که در هیچ جای دنیا آتشنشانها مانند آتشنشانان ایرانی رشادت به خرج نمیدهند و طبق یک دستورالعمل کار میکنند.
وی افزود: آنها جان خود را برای هموطن فدا نمیکنند زیرا در این صورت فرمانده توبیخشان میکند. اما در اینجا آتشنشانان جان خود را به خطر میاندازند تا جان هموطن خود را نجات دهند. سکانسی که در آن من ماسک خود را بر دهن یک بچه میگذارم، کاملا واقعی است. این افراد با این میزان از رشادت و قهرمانی خود، درگیر ابزار کار و معیشت هستند. خیلی زود پیر میشوند. کار اجرا هم استرس دارد اما در اجرا نهایتا شما یک سوتی میدهی و تمام میشود اما سوتی آتشنشان جان یک انسان را به خطر میاندازد.
صفا گفت: هفتاد درصد مردم هنوز مرا با اسم حسین لطیفی میشناسند زیرا این سریال طی 5 یا 6 سال از تلویزیون پخش شد و به عبارتی سر جهازی 125 بودم. کاوه خداشناس صمیمیترین دوست من است، با مجتبی رجبی در تماس هستیم اما هادی دیباجی در تهران زندگی نمیکند و کمتر او را میبینیم.
وقتی پلیس می خواست حمیدرضا پگاه را استخدام کند!
وی در پاسخ به اینکه آیا فصل چهارم این سریال ساخته خواهد شد یا خیر، بیان کرد: فکر نمیکنم؛ قرار بود آخر فصل سوم، حسین لطیفی شهید شود، بعد از اینکه بهروز افخمی آمد، گفت حیف است و او را نگه میداریم، من از او علت را جویا شدم و پرسیدم آیا قرار است فصل چهارمی ساخته شود؟ گفت خیر فصل چهارم وجود ندارد. خود آتشنشانی نمیخواهد و ما هم دیگر قصه ای نداریم. البته من خیلی دوست دارم که اثری با موضوع آتشنشانان باز هم تولید شود، اینکه من در آن بازی کنم یا نکنم مهم نیست اما هر چند سال یکبار لازم داریم که یک سریال یا فیلم پیرامون رشادتهای آتشنشان تولید شود. همیشه سریال جنگی و پلیسی داریم به طوری که پلیس میخواست حمیدرضا پگاه را استخدام کند اما فیلم درباره آتشنشانان نداریم!
این بازیگر در پایان یادآور شد: مردم قدر همه اقشار را میدانند، این مسئولین شهرداری هستند که به خواستههای آتشنشانان توجه نمیکنند. حادثه پلاسکو سوزناک بود اما حداقل توانستیم با آن، فرهنگ تولید کنیم که وقتی ماشین اورژانس یا آتشنشانی میآید، به آنها راه عبور دهیم.
«سریالیست» به تهیهکنندگی محمد باریکانی و مجتبی فرجی و با اجرای پدرام کریمی کاری است از گروه تاریخ، فرهنگ و هنر شبکه یک که پنجشنبهها ساعت ۲۳:۱۵ از شبکه یک پخش می شود.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: خبرگزاری فارس خبر فارس نیوز ایمان صفا سریالیست علیرضا افخمی آتش نشان بهروز افخمی منوچهر هادی آتش نشانان حسین لطیفی آتش نشانی عملیات 125 من گفت یک بار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۸۹۰۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دلیل اهتمام امام صادق(ع) به فعالیتهای علمی و شاگردپروری
در ایام شهادت ششمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، حضرت جعفربن محمد(ع) و صاحب مذهب جعفری، امام صادق(ع) هستیم؛ امامی که بدون تردید بسیاری از معارف شیعی امروز مدیون ایشان است.
با هدف بررسی شرایط و زمانه این امام بزرگوار و فعالیتهای آن حضرت با حجتالاسلام والمسلمین عباس جعفری فراهانی؛ عضو هیئت علمی مجمع جهانی اهل بیت(ع) و دبیر شورای کتاب این مجمع گفتوگو کرده ایم که در ادامه میخوانید.
در دوران امام صادق(ع) جریانها و فرقههای مختلف مذهبی پدید آمدند، نحوه مواجهه امام صادق(ع) با آنها چگونه بوده است؟
امام جعفر بن محمد معروف به امام جعفر صادق(ع) که از سال ۸۳ قمری تا سال ۱۴۸ قمری زندگی کردند؛ ششمین امام بعد از پدرشان امام محمد بن علی الباقر(ع) است. ایشان به مدت ۳۴ سال (۱۱۴ تا ۱۴۸ق) امامت شیعیان را بر عهده داشت. قرن دوم هجری که دوران زندگانی شریف امام جعفر بن محمد الصادق(ع) در آن قرار دارد برای جامعه اسلامی و مسلمانان، قرنی پر از تلاطم و فراز و نشیب بوده است؛ از طرفی سلسه منحوس و ستمگر بنیامیه به دوره افول خود رسیدند و از سوی دیگر سلسله بنیعباس در حال رقابت با آنان بودند و حکومت را به دست گرفتند و روش ننگین و ظالمانهای هم در حکومت داشتند.
در این شرایط مرد بزرگی از خاندان اهل بیت(ع) زمام امامت شیعیان را برعهده داشت؛ این اوضاع فرهنگی پیچیده سبب شد تا امام به شدت حوادث و رخدادها را زیر نظر داشته باشد. امام(ع) باید برای همه کسانی که در این شرایط به دنبال یافتن مسیر هدایت و حق هستند پاسخ درخوری بدهند که با اصول و مبانی مذهب شیعه سازگار باشد. امام این کار را از طریق آموزش علوم اسلامی و ساختن مدلها و الگوهای اسلامی شروع کردند و مذهب شیعه اثنیعشری هم از این جهت اثنیعشری نامیده شد که امام صادق(ع) از راه تولید الگوها به هدایت مردم پرداخت. کار برجسته امام صادق(ع) احیای اندیشه ناب شیعی و منسجم کردن خطوط مکتب صحیح و درست تشیع علوی در برابر مذاهب دیگر بود.
در این دوره تحول فکری و پیدایش فرق اسلامی و غیراسلامی را شاهدیم و از سویی الحادگرایان و منکران خدا و دهریون پیدا شدهاند و اعتقاد به خدا را منکر هستند و از طرف دیگر هم گروههایی چون معتزله، مرجئه و اشاعره تشکیل شده است؛ معتزله از قرن دوم ایجاد شد و اینها نسبت افعال انسان به خدا را منکر شدند و گفتند که خدا در اعمال بندگانش هیچ نقشی ندارد و انسانها در انجام اعمالشان مستقل هستند.
برخی اصحاب پیامبر(ص) که تا این مقطع زنده بودند توصیه میکردند که کسی با قدریه که بعد معتزله نامیده شدند ارتباط برقرار نکند و به عیادت بیماران آنان نرود و بر جنازه مردگانشان هم نماز نخواند. در نهایت بعد از اینکه معبد از رهبران قدریه کشته شد واصل بن عطا از شاگردان حسن بصری از استادش کنارهگیری کرد و به تبلیغ آزاد معبد پرداخت و از این دوره پیروان او به معتزله معروف شدند و امام صادق(ع) هم به منازعه علمی و فکری با قدریه و اعتزال پرداختند و این تعبیر از امام(ع) مشهور است که؛ لا جبر و لاتفویض بل امر بین الامرین. امام صادق(ع) با این بیان هم جریان جبرگرایی را محکوم کردند و هم جریان مفوضه را.
گروه دیگر هم که بنیامیه در پیدایش آن نقش داشتند، مرجئه بودند؛ اینها تسامح در عمل قائل بودند و میگفتند با وجود ایمان، هیچ ضرری به اعتقاد انسان نمیرسد و اگر ایمان در دل مؤمن باشد حتی اگر مانند یهود و نصارا عمل کند و بمیرد اهل بهشت است به تعبیر دیگر، عمل را جزئی از ایمان نمیدانستند و میگفتند با کفر هم ضرری به ایمان انسان وارد نمیشود. این اعتقاد باطل و سخیف سبب شد تا انسانها مرتکب اعمال خلاف شوند و از طواغیت و پادشاهان هم حمایت کنند. امام صادق(ع) به شدت با این جریان مخالفت کرد و آنها را باطل شمرد.
ایشان وقتی مورد این سؤال واقع شدند که ایمان چیست، فرمودند ایمان اقرار به لسان(اعتراف به زبان) و ایمان به قلب و عمل با اعضا و جوارح است؛ امام صادق(ع) با این بیان فرمودند که محبت به اهل بیت(ع) بدون عمل صالح موجب نجات شما نخواهد شد و علاوه بر اعتقاد قلبی باید اعمال انسان هم تابع ایمان باشد. در سخنی از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمودند: دروغ میگویند کسانی که میگویند پیرو ما هستند و در عین حال معتقدند که اعمال خلاف به ایمان آنان آسیب نمیزند. گروه مرجئه پیرو ما نیستند زیرا هر کسی چیزی بخواهد باید برای آن مجاهده کند و اینطور نیست که بگوید من ایمان دارم و در عین حال دزدی و خلاف هم میکند.
گروه کیسانیه هم از دیگر فرقی بودند که در دوره امام سجاد(ع) ایجاد شدند و به امامت محمدبن حنفیه معتقد بودند و امام(ع) در برابر این جریان منحرف هم ایستاد. امام(ع) در پاسخ به پرسش برخی افراد کیسانیه درباره محمد بن حنفیه و اینکه اعتقاد به زنده بودن او داشتند، فرمودند: محمدبن حنفیه نمرد مگر اینکه به امامت علی بن حسین(ع) معترف بود. بنابراین اینکه بگویند ابن حنفیه زنده است حرف غلطی است. غلات، زیدیه، دهریه و صوفیه هم در این دوره پیدا شدند و امام(ع) در برابر همه اینها موضع گرفتند.
شرایط سیاسی دوران امام صادق(ع) چگونه بود و ایشان با چه مشکلات و موانعی روبرو بود؟
دوره امام صادق(ع) در تداوم دوران امام باقر(ع) قرار داشت؛ آن امام در هفتم ذی الحجه سال ۱۱۴ هجری در حالی که ۵۷ سال عمر داشتند مسموم شدند و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شدند. در اواخر دوره امام باقر(ع)، هشام بن عبدالملک که فرد بسیار ظالم و فاسقی بود کینه و حسادت خاصی نسبت به اهل بیت(ع) داشت و به ویژه وقتی جایگاه علمی و اجتماعی آن حضرت در مناظره با رهبران فرق مختلف آشکارتر شده بود بغض و کینه او نسبت به امام بیشتر شد؛ این امام همام هم با فرقی چون مرجئه و زیدیه و ... مواجه بودند و با آنها مبارزه کردند. رهبر مرجئه یحیی بن صفوان واجبات عملی اسلام را همیشه تحقیر میکرد و با فساد امویان همراهی داشت. گروه دیگر هم خوارج و کیسانیه باز در دوره این امام فعالیت داشتند و امام صادق(ع) هم با این گروهها مواجه بودند. مضاف بر اینکه گروههای دیگری هم افزوده شده بودند.
امام صادق(ع) با اضمحلال و انحطاط سیاسی بنیامیه پس از ۹۱ سال و ۷ ماه مواجه بود و از طرف دیگر هم عباسیان به قدرت رسیدند، این خاندان به فرماندهی محمدبن علی بن عبدالله بن عباس قیام خود را شروع کردند و در نهایت با حمایت ایرانیان و موالیان و به خصوص خراسانیها با حرکت به سمت بغداد به قدرت رسیدند؛ محمدبن علی، کارهای خود را به صورت پنهانی و با شعار «الرضا من آل محمد وارد» عرصه قدرت شدند؛ از یک طرف سخن از مناقب پیامبر(ص) و خاندان ایشان میگفتند و از سوی دیگر مردم را به شورش علیه بنیامیه ترغیب کردند و در نهایت از ضعف قدرت بنیامیه استفاده و از سمت خراسان به بغداد رفتند. گفته شده است که خراسانیها ۳۰ هزار نفر لشکر بودند که شهرها را یکی بعد از دیگری فتح کردند و در ۱۲ ربیعالاول به کوفه رسیدند و ابوسلمه به مسجد کوفه رفت و ابوالعباس (سفاح) را به خلافت معرفی کرد و کوفیان هم فریب شعارهای عدالتخواهانه آنان را خوردند و جذب شدند و امید داشتند که عباسیان ظلم و ستم بنیامیه را نداشته باشند و مردم را از ظلم آنان رها کنند.
امام صادق(ع) در چنین شرایطی در مدینه بودند؛ وقتی بنیعباس به قدرت رسیدند رفتارشان با اهل بیت(ع) روز به روز بدتر شد زیرا لذت حکومت و قدرت زیر زبان آنان مزه کرده بود. یکی از قیامهای دوره امام صادق(ع) قیام زید بن علی بود که با خیانت برخی از اطرافیان به شکست انجامید؛ امام(ع) در چنین شرایطی موضعگیری عقلانی به داشتند و برای زید دعا کردند اما اظهار اندوه فراوانی هم از شهادت ایشان کردند و به بازماندگان ایشان کمکهایی ارسال کردند و حدود هزار دینار بین خانوادههای آنان توزیع کردند. در این دوره چند قیام دیگر مانند یحیی بن زید هم رخ داد که باز با شکست مواجه شد و ابومسلم جنازه او را دفن کرد.
قیام دیگر قیام عبدالله بن معاویه، نوه جناب جعفر طیار در کوفه است؛ یزید سوم با این گروه درگیر شد و سرانجام یاران او تسلیم شدند و خود عبدالله هم به ایران آمد و اصفهان را مرکز حکومت خود قرار داد. سفاح عباسی به سمت او حرکت کرد و او به خراسان نزد ابومسلم پناه برد؛ ابومسلم هم دستور داد تا عبدالله بن معاویه را به قتل برسانند. البته حوادث متعدد دیگری هم در این زمان رخ داد.
چرا امام ششم در این شرایط سخت رویکرد علمی را بر مبارزه سیاسی ترجیح دادند؟
اگر افراد یک جامعه از قدرت تجزیه و تحلیل خوبی برخوردار باشند میتوانند در پیدایش افکار مختلف، موضع حق را بشناسند و پیروی کنند؛ چنانچه امام صادق(ع) از جدشان رسول خدا(ص) نقل فرمودند: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة». کسانی که به خدا و آخرت ایمان دارند باید حول محور امامت حلقه بزنند و آن امام شایسته را بشناسند؛ امامی که از علم و آگاهی فراوان و بینش سیاسی و تقوا و عدالت بالایی برخوردار باشد و گرفتار جریانات انحرافی و ستمگرانه نشود. چنین امامی جز خاندان اهل بیت(ع) نیستند، لذا پیامبر اکرم(ص) در روایات متعدد نام ۱۲ امام را آوردند و مردم را به رجوع به قرآن و عترت سوق دادند.
امام صادق(ع) در این دوران معارف ناب و دقیق اسلامی را با استنباط از آیات قرآن و مبانی اهل بیت(ع) برای مردم بازگو کردند؛ مبانی که از طریق پیامبر(ص) به حضرت علی(ع) و به ترتیب در اختیار سایر ائمه قرار گرفته بود. حفظ و مراقبت از این دستاوردهای معنوی و علمی وظیفه اصلی همه ائمه(ع) بود و به خصوص امام باقر(ع) و امام صادق(ع). چون با خلأ اعتقادی و فکری در جامعه مواجه بودند تلاش کردند تا این خلأ را پر کنند. شاید این خلأ و بحران اعتقادی و فکری یکی از دلائل عمده رویکرد علمی امام صادق(ع) باشد.
آیا تعداد شاگردان و روایاتی که از امام نقل شده واقعا به این گستردگی بوده است؟
امام صادق(ع) احساس کردند که باید تعالیم دینی و سنت نبوی را برای مردم تبیین کنند؛ ایشان با تلاش زیادی مسائل فقهی، دینی و قرآنی را در مسجدالنبی مطرح کردند و علاقهمندان و شاگردان ایشان هم مبانی تشیع را برای مردم بیان میکردند. افراد زیادی به عنوان شاگرد پای درس ایشان بودند و روش ایشان هم طوری بود که عشق و علاقه مردم را به کسب دانش زیاد کرد و دریچه دانش را در علوم مختلف بر روی آنان گشود. ایشان حلقههای درسی و علمی در رشتههای مختلف در مسجدالنبی تشکیل دادند و قرآن، حدیث، تاریخ و حتی علوم طبی در این جلسات بیان میشد و شاگردان را به کسب علم ترغیب و تشویق میکردند و میفرمودند: از من بپرسید پیش از آن که مرا از دست بدهید. مانند حضرت علی(ع) که فرمودند: «سلونی قبل ان تفقدونی». ابوبصیر از شاگردان شایسته ایشان احادیث فراوانی از امام یاد گرفته بود و پاسخ سؤالات مختلف افراد را میداد و با منکرین و ملحدین مناظره برقرار میکرد.
آوازه علمی امام صادق(ع) به سراسر مناطق مختلف و شهرهای دور و نزدیک گسترش پیدا کرد و علاقهمندان به کسب علوم به مدینه مراجعه کردند و دنبال فقه صحیح آل محمد(ع) رفتند و در ابواب مختلف فقهی پای درس ایشان و شاگردانشان مینشستند و محدثان بزرگ اهل سنت مانند مالک بن انس، ابوحنیفه، سفیان ثوری و ... هم به کرسی درس میآمدند و سؤالهای خودشان را میپرسیدند. ابن خلکان در مورد امام صادق(ع) گفته است مقام علمی و فضل ایشان مشهورتر از آن است که بخواهیم بیان کنیم؛ مالک بن انس گفته است که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و در خاطر هیچ کسی خطور نکرده که کسی در علم و فضل و ورع و عبادت بر امام صادق(ع) مقدم باشد.
در اثر این تلاش و شهرت و شاگردپروری امام در طول سالهای امامت میراث سترگ و بزرگ علمی برای شیعه باقی گذاشتند. هزاران روایت و حدیث در کتب مختلف از ایشان به یادگار مانده است؛ نامههایی که از آن حضرت برای یارانشان نوشته شده است؛ کتاب الامامة منسوب به امام وجود دارد؛ کتاب الفضائل، کتاب الاهلیلجة در اعتقادات و رد و ابطال نظرات ملحدین دوران ایشان و کتاب توحید مفضل در اثبات خدا و رد دیدگاه مادیون، رساله جابر بن حیان و ... هم از جمله آثار باقی مانده از آن بزرگوار است.
در منابع تاریخی و حدیثی حدود ۴ هزار نفر (در طول دوران امامت) را به عنوان شاگردان ایشان ذکر کردهاند؛ شیخ طوسی در رجال خود نام ۳هزار و ۲۳۸ نفر از شاگردان ایشان را آورده است که در بین آنان ۱۲ نفر از اسامی زنان هم ثبت شده است؛ برخی از مهمترین آنها، اصحاب سته یا ششگانه هستند. میتوان گفت دوران امام صادق(ع) به علت شرایط زمانی و حوادث آن، یکی از بهترین دورهها و فرصتها برای تثبیت و تشریح و نقل مبانی قرآنی و حدیثی و تاریخی مکتب تشیع و امامیه بود.
گفتوگو از علی فرج زاده
منبع: ایکنا (خبرگزاری بینالمللی قرآن)